1

در طول توسعه گسترده آن ، من تا حد زیادی نادیده گرفتن Bloodstained: Ritual of Night. احساس کردم که بعداً در مورد شیرخوارگی آن شنیدم که این امر ضروری است. من شک داشتم ، مطمئن نیستم که آیا تابحال نور روز را ببیند یا به آنچه همه امیدوار بودند نزدیک باشد. حتی بعد از نصب آن و دیدن بازی در عمل ، من منتظر افتادن کفش دیگر بودم. آیا می تواند واقعی باشد؟

از بسیاری جهات ، Bloodstained مانند یک قلعه تعطیلات تابستانی احساس آرامش در خانه ای با دلتنگی به دور از خانه می کند. قدمی کوتاه خارج از بازی های مدرن برای کسانی که می خواهند بازی Symphony of the Night را بخاطر بسپارند. من در رایانه شخصی بازی کردم ، اما کنترل کردن کنترلر PS4 انتخاب مناسبی بود ، زیرا نگه داشتن آن و گذر از دخمه پرپیچ و خم بلافاصله مرا به زمان بازی کردن با نام Castle Castlevania فوق دبیرستان فرستاد.

Bloodstained: Ritual of the Night داستان به سادگی خوب است اما به یاد ماندنی نیست. این احساس انیمه معمولی در جایی است که من آن را درک می کنم ، اما احساس می کنم توضیح دادن برای کسی که به این نوع روایت ها عادت ندارد سخت است. این بازیکن نقش میریام را عهده دار می شود ، یتیمی که گرفته شد و به سلاحی معروف به Shardbinder تبدیل شد. کیمیاگرانی که به او این توانایی ها را داده اند ، او را در معرض انرژی های شیطانی قرار داده اند که باعث تبخیر شدن پوست وی شده است. انجمن صنفی کیمیاگران حریص شد و به نابودی کشید ، و همچنین مأموریت های جهنم را نیز به همراه آورد ، در حالی که میریام به مدت ده سال در یک زاغه غیر طبیعی قرار گرفت. اکنون او بیدار است و باید متحدان سابق خود را درون یک قلعه شیطانی احضار شده متوقف کند.

داستان Ritual of the Night می تواند به راحتی در مجاورت متناسب با منبع باشد. Bloodstained در حال تقلید است. بعضی از NPC ها گاه با فضای جهانی و نمایشگاه های اضافی بسیار دلپذیر هستند ، اما خوشحال می شود که فکر می کنید برخی از ایده ها در جهان قرار گرفته است. بزرگترین شکایت من ممکن است افراد بد بویژه گبل باشد که هنگام تلفظ نام او جدی است

صداگذاری این کار قورت دادن را کمی ساده تر می کند. نقش های اصلی یک کار مناسب و معقول دارند و بیشتر آنها سرویس پذیر هستند ، منهای چند لهجه مشکوک. موسیقی متن فیلم پر جنب و جوش و دلربا است ، اما تقریباً با مقایسه هایی که طرفداران در اینجا قصد دارند از این فیلم استفاده کنند ، وجود دارد. من در خارج از بازی به این آهنگ ها گوش خواهم داد.

حتی اگر طرف صوتی چندان خوشایند نبود ، از نظر بصری بازی فوق العاده به نظر می رسد. جادوگران به خوبی انجام شده اند اما فکر می کنم زمینه ها نمایش را به سرقت می برند ، با برخی از مناطق که به سادگی قابل توجه است. هر صفحه جدید به روشی خاص خود را تحت فشار قرار می دهد و طراحان زیبایی شناسی خود را تسلط می بخشند. من عاشق رنگ ها و لمس های سبک شناسی کوچکی هستم که باعث می شد چیزهای جدیدی برای عشق پیدا کنم. من می دانم که برخی از شکایات در مورد تغییر در هنر وجود دارد ، اما این به من زحمت نمی دهد.

تنها شکایت من در مورد ظاهر برخی گزینه های انتخاب برای تعدادی از دشمنان است. بسیاری از آنها در این راهروهای خالی از سکنه بسیار خونسرد به نظر می رسند و احساس خانه می کنند ، اما پس از آن با سر یک سگ غول پیکر مبارزه می کنم ، گرچه نه یک نوع وحشتناک بلکه به نظر می رسد مانند یک نژاد کوچکتر ناز. همچنین گربه هایی وجود دارند که از پورتال ها بیرون می آیند تا بازیکنان را بازی کنند و شاول نایت را با ضربات روبرو کنند. بعضی از این برخوردها من و لحظه به لحظه از من خارج شد.

مبارزه با این دشمنان سرگرم کننده است. آنها در تعداد کم شروع می شوند و افزایش می یابند ، اما به زودی چند برابر می شوند تا با قدرت هر چه بیشتر بازیکن مبارزه کنند. برخی با سلاح مناسب خنده دار هستند. من کارفرمایان را دوست داشتم حتی اگر فقط تعداد معدودی از آنها واقعاً چالش برانگیز باشند یا بیش از چند تلاش برای ضرب و شتم انجام دهند. با یادگیری الگوهای آنها – یا در بسیاری موارد ، روش ارزان برای مقابله با آنها – چالش کمی وجود دارد. بازی به طور کلی دشوار نیست. این بدان معنا نیست که من چندین بار مرده ام ، اما هرگز واقعاً احساس چیزی را گیر نکرده ام. به طور خاص یک بار من بیش از حد احمقانه و سخت آن را گاز گرفتم ، اما فراموش کردم پس انداز خود را فراموش کردم ، بنابراین من سه ساعت پیشرفت را از دست دادم. این مانند بازی خندیدن به سرگرمی من بود.

بدترین قسمت ، لمس دشمنان و گرفتار شدن در چرخه های حرکت آنهاست که در صورت عدم دقت ممکن است به آسیب مداوم منجر شود. به راحتی می توان در قسمت هایی از صحنه آویزان شد و چیزهای بیشتری را از نوار زندگی دور کرد. خوشبختانه ، کنترل ها حداقل با کنترلر مورد نظر من احساس راحتی و پاسخگوئی می کنند. برای جلوگیری از حملات قدرتمند ، مدیریت پرش ها و پشتیبان گیری آسان است.

حرکت در اطراف قلعه به خودی خود می تواند گاهی اوقات یک مسئله باشد. حتی اگر این بخش عمده ای از ژانرها باشد ، وقتی نقشه گیج کننده باشد ، بازگشت به عنوان کمتر سرگرم کننده است. این به سبک کلاسیک نشان داده می شود اما می تواند به عنوان کسی که دارای نقص بینایی است کمی سخت باشد. پیمایش کار غیرممکن نیست ، اما مطمئناً در طول مدت زمان طولانی باید به آن خیره شوید. برخی از اطلاعات مهم و حیاتی نیز می تواند دشوار باشد ، به خصوص بدون یک افسانه مناسب. کمی حدس و گمان درگیر است ، اما این ممکن است برخی از افراد را اذیت نکند.

من از نحوه گردش مراحل و چگونگی تغییر برخی از آنها لذت می برم. محوطه افتتاح ، گالری به نام مینروا است که در دره های مرتفع شروع می شود ، اما بعد از ضرب و شتم رئیس ، در ساحل سقوط می کند تا بازیکنان بتوانند در اوقات فراغت خود به اکتشاف آن بروند و آن را به بقیه مناطق وصل کنند. این امر باعث می شود که دنیا به جای اینکه بتواند بازیکن تلگرام را به آنجا برگرداند یا آن را کاملاً قطع کند ، احساس ارتباط و تفکر بیشتری کند.

تراز وسط قرار گرفتن بسیار عالی است و به دست آوردن دنده جدید باعث ایجاد تفاوت می شود. Bloodstained تکمیل شخصیت در نحوه پخش هر بازیکن را می خواهد به جمع کردن آمار یا نزدیک شدن به دعوا نزدیک کند. من از محافظ های دفاعی زیادی استفاده کردم و مواردی را برای جادوی کم جادویی که ممکن است اسپم شود انتخاب کردم ، و کشتن من را سخت تر کرد و جایی که می توانم در حین سنگ زنی بتوانم کمی از منطقه خارج شوم ، سخت تر می شوم. بازی بعدی من متفاوت خواهد بود ، هر چند.

می توان تغییرات ظاهری میریام را نیز ایجاد کرد ، با این که آیتم های مختلف لباس خاصی را تغییر می دهند ، بیشتر با سر. در واقع یک آرایشگر شیطانی به نام تاد وجود دارد (می بینم شما در آنجا چه کار کردید) که می تواند در تغییر مو ، رنگ چشم و لباس های مرده به شما کمک کند. مطمئن نیستم که به چه میزان لازم بود ، اما من مطمئن هستم کسی از آن قدردانی می کند.

Bloodstained یک تجربه لذت بخش است که حتی بعد از گذشت این مدت هنوز احساس کمی پنهان شدن می کند. من در مورد یخ زدن بازی روی من مشکلاتی داشتم ، کلیپ زدن خوب ، صداهایی که از بین نمی روند یا به درستی پاسخ نمی دهند ، وجود داشت که یک بار شخصیت من به سادگی سرش را نداشت. این بازی همچنین DLC من را چند بار تشخیص نمی دهد ، که اتفاق بزرگی نخواهد بود جز این که نمی توانم پرونده ذخیره من را بدون آن بارگذاری کنم. خوشبختانه ، نصب مجدد سریع محتوای اضافی این مشکل را برطرف کرد.

جالب ترین آن جایی بود که من برای مبارزه با یک رئیس دو سر بر روی یک سطح شیب دار غول پیکر در برجهای اژدها دوقلوها رفتم. یکی از حملات دشمن من را زیر رئیس قرار داد. که مرا مجبور کرد دوباره برج را صعود کنم تا پشت بدن ناتمام او بروم. او دیگر نمی تواند به من آسیب برساند اما من به او آسیب کامل می رسانم و به پیروزی آسانی منجر می شد. ایرادات زیادی وجود دارد ، اما دقیقاً مانند خطاهای گرامر ، هیچ یک از این موارد بازی یا خراب کردن نبودند.

شانس محکمی وجود دارد که بیشتر این موارد برطرف می شوند ، که خوب است زیرا این بازی ارزش پخش جدی دارد. بیشتر جستجوگرهای جانبی سرگرم کننده هستند: کارفرمایان اختیاری ، چندین پایان وجود دارد و به نظر می رسد که توسعه دهندگان از جمله شخصیت های اضافی چیزهای بیشتری را اضافه می کنند. این حتی ممکن است یکی از معدود بازی هایی باشد که در نهایت سعی می کنم 100٪ باشد.

Bloodstained پنهان نمی کند که از کجاست یا از کجا آمده است. آن را در آغوش می گیرد. ای کاش این یک بازی جدید Castlevania بود ، اما نیازی به این نیست که برای قهرمانی در هر چیزی که این عالی را انجام داد ، وجود داشته باشد. این ماجراجویی جدید تقریباً از جهاتی به تعداد رسیده است ، کمی ایمن و ابتکاری کمتری از آنچه که امیدوار بودم ، اما هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد. Bloodstained دقیقاً چیزی را که بسیاری از طرفداران می خواستند ارائه می دهد ، چیزی مشابه ، جدید اما یادآور محتوای قدیمی. مهمتر از همه ، این گوشتی و سرگرم کننده است ، و یک موفقیت برای کسانی که به آن اعتقاد دارند.

نویسنده : امید سولوکی

لینک های خرید بازی

Purchase For Xbox

Purchase For Playstation

Purchase For PC