DON’T DIE, MINERVA! PREVIEW

Click edit button to change this text. Lorem ipsum dolor sit amet consectetur adipiscing elit dolor. Click edit button to change this text. Lorem ipsum dolor sit amet consectetur adipiscing elit dolor

آه ، Shallow Grave – متأسفم ، متأسفم ، درخت صدف. از دهن پرید. یک ترکیب زیبا از چند ساختمان قدیمی خزنده با یک چشمه معصوم در مرکز و حیاط های خالی به طرز مشکوکی پراکنده در اطراف تشکیل شده است. چه اموال خالی از سکنه می تواند کامل باشد بدون سیگنال ها و جمجمه های عجیب و غریب در همه ، اما فقط در یک درب؟ چگونه می توانید خود را صاحب خانه محترم و بدون دروازه آهنی خزنده بنامید که در پشت همه بچه های بدشانس که برای سرگردانی در می آیند ، بسته می شود؟ چه کار می کنیم در اینجا ، شما ممکن است بپرسید؟

نه واقعا. ما اینجا چه کار می کنیم؟

در Don’t Die ، Minerva! »ما به عنوان مینروا با عنوانی بازی می کنیم ، دختر جوانی که بسیار خوب است متوجه نمی شود که تا زمانی که او سرگردان نشود از والدینش جدا شده است و متعاقباً به آن تعبیه شده است. حداقل ، این چیزی است که من می توانم از تنها خط مقدماتی او جمع کنم. به نوعی ، این دختر در نیمه شب توانست خودش را به یک منطقه شبح وار برساند ، به نظر می رسد که او فقط با کوله پشتی خود از اتوبوس مدرسه خاموش شده است ، در یک املاک متروکه سرگردان می شود ، از آستانه دروازه عبور می کند ، قفل می شود ، عمل می کند مثل اینکه او به طور ناگهانی والدینش را گم کرده است (و اگر اوایل با پدر و مادرش بوده است ، چگونه متوجه نشده است که آنها را از دست بدهد؟) و سپس بگوید که فکر می کند گم شده است؟

من واقعاً غرای این دختر را تحسین می کنم – فقط به اندازه کافی گنگ ، به جرات می گویم ، جرات می کنم یک خانه خالی از سکنه تولید شده به دستور یک روح بی سر به نام آقای Butterworth حرکت کنم.

در این سرکش شبح وار ، ما وظیفه آقای فوق باترورث را بر عهده داریم – چه کسی واقعاً همه چیز در نظر گرفته شده است ، کاملاً مهربان و درک با این دختر دلپذیر سرسخت – برای حرکت در هر طبقه خانه خالی از سکنه و بازگشت کریستالهای اسانس ، که می توانیم بعنوان ارز استفاده کنیم آقای Butterworth در اینجا هیچ وقت توضیح نمی دهد (یا شاید او فقط فکر می کند که هر گونه توضیحی درباره این که چرا ما اینجا هستیم و چرا باید برای مبارزه با ارواح و ارواح ، مستقیماً روی سر شیرین مینروا قایقرانی کنیم). او نام ما را می شناسد ، می گوید که می تواند به ما کمک کند تا زنده بمانیم اما در ازای آن به کریستال احتیاج داریم و حیوانات خانگی “استاد” از مزاحمان متنفر هستند.

البته مینروا عزیز ، این کار را با قاطعیت پشت سر می گذارد و آسانسور جادویی را به طبقه ی اول می برد ، جایی که او یک میمون پر شده اسلحه شده را در جعبه هدیه بنفش پیدا می کند — و دقیقاً مثل همین ، ما قبلاً این بازی را لگدمال کردیم. حتی دشمن اول را دیده ایم

من در اوایل به برخی از بلوک های گیر افتادن با کنترل ضربه زدم – یعنی اینکه برخی از دکمه ها هنگام پخش بر روی صفحه کلید اصلاً کاری را که می گویند انجام نمی دهند ، انجام می دهند و بعضی از نقشه برداری های سفارشی لازم است – اما یک بار گذشتم که خوب بودیم رفتن. آسانسور به عمارت تولید شده پر از ارواح باز می شود ، و هنگامی که موسیقی هوس هالووین شروع به کار کرد من میمون خود را برای برخی از حملات خوب AoE پرتاب کردم.

من تقریبا بلافاصله درگذشت. به نظر می رسد که گوش دادن به این آهنگ های شیرین هماهنگ با هماهنگی چشم و چشم من نبوده است.

پس از چند چرخه دیگر پیشرفت صفر (بخشی از آن به دلیل موسیقی dope و بخشی از آن به دلیل اینکه ماه ها بازی رایانه شخصی را بازی نکرده ام) ، تصمیم گرفتم این مشکلات را به راحتی برطرف کنم و ما به کار خود بازگشتیم. به اعتقاد وی ، آقای باترورث – که بسیار اصرار داشت که مینروا نباید بمیرد – به نظر نمی رسید که مینروا در حال مرگ باشد ، زیرا او به نظر می رسید آگاه بود که ما همیشه می دانیم که همیشه درست در دروازه جلویی دوباره و دوباره با یک خالی استراحت می کنیم. کوله پشتی و کیف پول سکه ، اما در غیر این صورت بدتر برای سایش نیست. تنها مجازات واقعی برای مردن این واقعیت است که من همیشه از سطح 1 دوباره شروع می کنم ، حتی اگر در چندین سطح پیشرفت داشته باشم (از جمله اتاق های پایان که من در ابتدا تصور می کردم امتیاز صرفه جویی در اوه ، چه احمقانه بودم).

سلاح های ضد طیف من همه از انواع پر شده بودند (گذشته از آنچه تنها می توانم حدس بزنم چراغ قوه قاتل است؟) و همه با ویژگی های مختلف. من به طور پیش فرض با میمون شروع کردم ، یک متحد ترسناک ثابت که موز را به هرکسی که جرات پرسه زدن به دامنه خود را دارد هدر می دهد. سلاح دوم من گربه بود ، یک توپ طاقت فرسا از خشم طاقت فرسا که دشمنان من را تسلیم می کرد (و مورد علاقه شخصی من). سپس اژدها آمد ، که … من کاملاً مطمئن نیستم که اژدها چگونه کار می کند ، و از آنجا که این بازی در آموزش بسیار سبک است ، من به پایان رسیدم که اژدها را خراش دهم. (RIP ، سر Scorch ، شما از دست خواهید داد.) در یکی از زندگی های بعدی من خرس را به دست آوردم که حمله AoE آن کاملاً شبیه به ویژه خرهای کنگ در Super Smash Bros Ultimate است.

البته ، این یک دستور سفت و سخت نیست (به خصوص اینکه هر بار که می میرید همه چیز را از دست می دهید و با دوست قدیمی خود ، میمون شروع می کنید). از این گذشته ، این یک بازی تولید شده توسط رویه و غارت و همچنین چیدمان است. با پیشرفت ، می توانید وسایل پراکنده در سینه ها (هر چیزی از سلاح های پر شده گرفته تا زره پوش تا کریستال) و همچنین خرید آنها از یک مغازه را پیدا کنید. هر مورد را می توان با کریستال هایی تقویت کرد که با جلوه های ابتدایی شیء را تحریک می کنند و پاداش های حمله ای بسته به کریستال متفاوت هستند.

آقای باترورث به خاطر تمام صمیمیتش واقعاً آنچه را که در هر طبقه از عمارت جستجو می کردم به جز یک چشمه و برخی کریستال ها به من نگفت. او همچنین به من نگفت كه برای بازكردن کلید خروج باید اتاق رئیس را پیدا كنم. تنها چیزی که من با اطمینان می توان انتظار داشت این بود که یک مکان خروج در جایی وجود داشته باشد. به نظر می رسید در هر طبقه فرصتی برای اتاق قفسه سینه گنج وجود داشته باشد ، که من به طور تصادفی به آن برخورد کردم و سریعاً نگران شدم که اتاق های جایزه را در تمام طبقات قبلی از دست ندهم. در ابتدا چشمه رمز و راز بود. وقتی اولین اتاق آسانسور خروجی را پیدا کردم ، مینروا با چنان مهربانی به من یادآوری کرد که آقای باترورث به او گفت که ابتدا یک چشمه را پیدا کنید – برای چه پایان ، من هنوز واقعاً نمی دانستم ، اما زندگی چنین است. من برای یافتن اتاق چشمه رد شدم.

جناب آقای Butterworth از این نکته غفلت کردند که اتاق چشمه کاملاً روشن خواهد بود ، دارای میله هایی در کف با چاقوهای درخشان در زیر ، شمع و شمع های گلدان پراکنده در آن هستید و فقط به طور کلی شبیه سالن عمارت شیطان است اوه ، و که چشمه به جای آب خون دارد. (این دختر چیست ، یک دبستان؟ بیا آقای باترورث ، سن مناسب.) این چشمه ظاهراً یک پرتال به نسخه عجیب و تیز و روشن از حیاط جلویی است که شامل فروشگاه بازی و همچنین آقای است. خود Butterworth. هر سطح یک اتاق چشمه دارد ، بنابراین مینرو شانس یک بار در هر سطح را دارد که کریستال های اسانس خود را برای گرفتن گاومیش و جوایز صرف کند ، و همچنین سکه های خود را در فروشگاه برای وسایل بدنی خرج کند.

گذشته از برخورد با شوک ناشی از برخورد به یک جهنم تحت اللفظی ، پس از برخورد با اتاقهایی که روی اتاقهای ارواح شیطانی و موسیقی نبرد مضحک قرار گرفته اند ، این بازی پیشرفت بسیار بصری دارد. سطح را وارد کنید ، در اتاق های تصادفی حرکت کنید ، نخبگان را بجنگید ، کلید بزنید ، چشمه را پیدا کنید ، خروج پیدا کنید (با مقداری غارت شده برای تنوع در آنجا). این احساس کمی عجیب بود که یک بازی هالووین را در ماه دسامبر بازی کردم ، اما یک بار که آن را قطع کردم (و مشکل را پایین آوردم) تجربه ای سرگرم کننده و سریع بود. این بازی خیلی جدی نمی گیرد ، که فکر می کنم به نفع آن عمل کند. البته ، به عنوان عنوان Early Access ، ترفندهایی لازم است. کنترل های صفحه کلید نیاز به کمی لگد در جهت صحیح دارند و من در این موسیقی متن موسیقی متنوع فنری که در آن انجام شده است ، تنوع بیشتری می خواهم. مسلماً ، مینروا نمی خواهد جوایز داستان پردازی را به دست آورد ، اما با این وجود من هیجان زده می شوم که ببینم او از اینجا به کجا می رود.

اخبار مرتبط